یک مرد سیاه پوست هم اتاقی سفیدپوست خود، کیت ریچ، را بعد از یک شب وحشیانه از خواب بیدار می کند. او از دیدن او که هنوز بیدار است شوکه می شود و با یک خروس بزرگ و سخت به او حمله می کند. او در حالی که بی امان او را سوراخ می کند از خوشحالی فریاد می زند و او را نفس نفس می زند و راضی می کند.